یکشنبه، تیر ۲۷، ۱۳۸۹

دانلود چرا مسیحی نیستم؟


چرا مسیحی نیستم
و مقالاتی چند راجع به مذهب و موضوعات مربوط به آن


ترجمه س. الف. س. طاهری، (تهران) انتشارات دریا، 1349.    

 تجدید انتشار مقالات متعددی از من که با مطالب دینی ارتباط پیدا میکند به وسیلۀ پروفسور ادوارد به خصوص که دیباچه قابل تمجیدی بر آن، نیز نوشته است موجب کمال تشکر گردید. من به ویژه از این خوشحالم که این فرصت موجب جبران کوتاهی هایم در زمینه نشر مجدد این مقالات متعدد شده است. در سالهای اخیر شایع شد که مخالفت من در پیروی از کلیساهای ارتدکسی کمتر از سابق شده است. این شایعه کاملاً بدون پایه می باشد. من فکر می کنم که تمام ادیان بزرگ جهان – بودائیسم، هندوئیسم، مسیحیت و کمونیسم – هم مضر و هم نادرستند. از نظر منطقی واضح است که بیش از یکی از ادیان نمی تواند واقعیت و حقیقت داشته باشد، در حالی که هیچ یک از ادیان با این نکته موافق نیستند. با استثنائات معدود، دینی که شخص قبول می کند از آن اجتماعی است که در آن زندگی می نماید، و روشن می سازد که تأثیر محیط موجب هدایت او به قبول آن دین گردیده است. حقیقت دارد که طلاب علوم دینی موجب پیدایش آن چیزی شدند که به نام مباحث منطقی مثبت وجود خداوند شناخته شده، این مباحث و سایر مباحث مربوطه وسیله فیلسوفان برجسته قبول شده اند، لیکن منطقی که این مباحث تاریخی بدون توسل جسته اند یک نوع منطق قدیمی ارسطویی است که امروزه عملاً از طرف تمام علمای منطق به جز منطقیون کاتولیک مردود تلقی شده است. یکی از این مباحث که چندان منطقی هم نیست بحث طرح و ترکیب است که به وسیله داروین در هم کوفته شده ولی در هر حال منطقاً ارزش آن را دارد که قدرت مطلق الهی از آن استنباط شود. جدایی از ضرورت منطقی، بعضی چیزها در خصوص تقدیم اخلاقی کسانی که فکر می کنند قدرت مطلقه، عالم کل، و الوهیت خیرخواه بعد از خلق زمین وسیله ستارگان بی جاییکه میلیونها سال از عمر آنها گذشته است، خود را نهایتاً و ضرورتاً به وجود آوردن هیتلر، استالین و بمب هیدروژن مأجور بخوانند برای من تعجب آور است. مسئله حقیقت مذهب یک امر است، لیکن مسئله مفید بودن آن امری دیگر است. من به شدت به این عقیده متقاعد هستم که مذاهب مضر می باشند و نیز معتقدم که حقیقتی هم ندارند. ضرر ناشی از مذهب بر دو قسم می باشد، یکی ارتباط دارد با نوع عقیده ای که تصور می شود باید تسلیم آن عقیده بود، و دیگری مربوط است به اصول خاص عقاید به طور کلی در خصوص نوع عقیده این فکر وجود دارد که شخص پاکدامن و پرهیزکار دارای ایمان و دیانت است – یعنی باید گفته شود که ایمان و عقیده ای در شخص به وجود می آید که با روبرو شدن با مدرک مخالف آن ایمان هرگز نمی لرزد. یا، چنانچه مدارک مخالف موجب ایجاد شک و تردید گردد، بایستی آن مدارک مضمحل و نابود گردند. در چنین زمینه ای جوانان امریکایی مجاز به شنیدن مطالب مربوط به کمونیسم و جوانان اهل شوروی مجاز به مطاله مسائل مربوط به سرمایه داری نمی باشند. و این عدم اجازه از یک سو ایمان و عقیده هر دو طرف را نسبت به معتقدات خویش دست نخورده نگهداشته و از سوی دیگر آنها را برای مبارزه ای که مستلزم تلفات از هر دو دسته باشد آماده می کند. چنانچه بررسی و تحقیق آزادانه نتواند موجب ایجاد اعتقاد نسبت به هر یک از دو عقیده شود، مستند مهمی که موجب تمایل به دسته ای می گردد، آنست که عموم مذاهب که در عین حال الهام بخش تمام سیستم های تعلیماتی دولتی می باشد در نظر گرفته می شود. در نتیجه افکار جوانان از رشد بازمانده و پر از دشمنی های ناشی از تعصبات مذهبی می گردد، و این خصومت ها هم نسبت به متعصبین طرف مقابل است و هم شدید تر نسبت به کسانی که به این گونه تعصبات اعتراض کنند. اگر این موضوع عمومیت پیدا کند که فقط در قبال مدارک و دلایل مجاب شویم، و آن درجه استحکام برای آنها قائل شویم که دارای آن می باشند، اغلب امراض اجتماعی که دنیا با آن روبرو است و از آنها رنج می برد معالجه می شوند. لیکن در حال حاضر در اغلب از کشورها، هدف از تعلیم و تربیت جلوگیری از رشد افکار الذکر است، و کسانی که از بیان عقاید بی اساس خودداری می کنند برای تربیت جوانان نامناسب تشخیص داده می شوند. فساد مذکور در فوق مستقل از عقیده مخصوص هر دسته ای بوده و به طور مساوی قاطعاً در تمام گروه ها وجود دارد. اما همچنین در اغلب از ادیان اصول عقاید خاصی که به طور قطع مضر می باشد وجود دارد. محکوم سازی کنترل موالید از طرف کاتولیک ها چنانچه به مرحله اجرا درآید تخفیف فقر و از بین رفتن جنگ را غیرممکن می سازد. عقاید هندوها مبنی بر اینکه گاو حیوان مقدسی است و یا زشت بودن ازدواج مجدد بیوه موجب تحمل ناملایمات بی حد و وصف می باشد. عقیده کمونیستی مبنی بر دیکتاتوری اقلیتی از پیروان واقعی این مکتب موجب ایجاد نفرت عمومی و کلی شده است. بعضی اوقات گفته می شود فقط تعصب مذهبی است که می تواند گروه های اجتماعی را مؤثر و مفید بسازد. من فکر می کنم که این گفته کاملاً مخالف با تجارب تاریخی است. لیکن، در هر حال فقط کسانی که از روی بنده صفتی موقعیت را تحسین می نمایند می توانند بدون در نظر گرفتن اثرات فایده و تأثیرش آن را قابل ستایش بدانند. از نظر من، بهتر آنست که در حد ممکن به خوبی گراییم تا مبادرت به خرابی های به حد، ولو آنکه این آرایش ناچیز باشد. دنیایی که من آرزوی دیدن آن را دارم دنیایی است که از حسادت و کینه دسته جات نفاق انداز فارغ بوده و قادر به این تشخیص باشد که خوشی و سعادت همگان از همکاری ناشی می شود نه از جنگ و ستیز. آرزوی دیدار دنیایی را دارم که هدف فرهنگ آن دنیا آزادی افکار باشد تا محبوس کردن جوانان وسیه سلاح سخت عقیده دینی حساب شده ای به منظور حفظ آنان در تمام دوران زندگی علیه درخشندگی دلایل بی طرفانه. دنیا نیازمند به قلب‌های بی شائبه و افکار ترقی‌خواهانه است، و این نوع قلوب و افکار هرگز ناشی از سیستم های سخت و خشک خواه قدیمی باشند یا جدید نخواهد بود.

 برتراند راسل


موضوعاتی که در این کتاب به آنها پرداخته شده است:
 فصل اول چرا من مسیحی نیستم
فصل دوم آیا مذهب کمکهای مفیدی به تمدن نموده است؟
 فصل سوم اعتقاد من به چیست
فصل چهارم آیا ما بعد از مرگ زنده خواهیم بود؟
 فصل پنجم مذهب و علوم ماوراءطبیعت
فصل ششم شک کنندگان مذاهب پروتستان و کاتولیک
فصل هفتم زندگی در قرون وسطی
فصل هشتم سرنوشت توماس پین
فصل نهم مردم خوب
فصل دهم نسل جدید
فصل یازدهم اخلاق جنسی ما
فصل دوازدهم آزادی و دانشکده‌ها
فصل سیزدهم وجود خدا
فصل چهاردهم آیا مذهب می تواند مشکلات ما را بگشاید
 

  •  2.43 مگابایت. 
  • تعداد صفحات: 161.

* در «آینده یک پندار» نوشته زیگموند فروید مطالبی نزدیک به دیدگاههای مطرح شده در این کتاب بیان شده است.


کاپلستون-راسل

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر